نتیجه تحقیقات درباره بیماری زا بودن محصولات تراریخته

سلامت نیوز – فرناز افشار ابراهیمی: ارتباط بین گلایفوسیت و بیماری مزمن در مقاله بررسی های اخیر توسط Samselو Seneff (2013a) مشخص شده است. نویسندگان نشان می دهد چگونه گلایفوسیت روند سوخت و ساز بدن را با تداخل با مسیر سیتوکروم P450 (CYP)تغییر داده است. به گفته نویسندگان، ” گلایفوسیت اثرات مخرب باقیمانده سایر مواد شیمیایی و سموم محیطی را افزایش می دهد. تاثیر منفی زیادی بر روی بدن دارد و در طول زمان به صورت التهاب سیستم های سلولی سراسر بدن به آرامی آشکار می شود.

به گزارش سلامت نیوز، ایالات متحده امریکا در مورد تولید و همچینن مصرف محصولات تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه ) در رتبه نخست جهان قرار دارد. افزایش شدید بروز و شیوع بیماری های مزمن در ایالات متحده امریکا در بیش از 20 سال گذشته گزارش شده است. افزایش مشابهی نیز در سطح جهانی دیده می شود. علف کش گلایفوسیت در سال 1974 معرفی شد و استفاده از آن با ظهور محصولات تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE مقاوم در برابر علف کش افزایش چشمگیری پیدا کرده است. شواهد حاکی از آن است که گلایفوسیت با بسیاری از فرایند های متابولیک گیاهان و حیوانات تداخل پیدا کرده و باقی مانده های علف کش گلایفوسیت در هر دو تشخیص داده شده است. گلایفوسیت سیستم غدد درون ریز و تعادل باکتری های روده را مختل کرده، به DNA آسیب زده و جهشی به سوی سرطان ایجاد می کند. لذا این مطالعه در کشور آمریکا صورت گرفته تا بیانگر اثرات گلایفوسیت بر سلامت افراد جامعه امریکا باشد.

در مطالعه پیش رو با استفاده از پایگاه داده دولت آمریکا، داده های محصول تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE، استفاده از علف کش گلایفوسیت و اپیدمیولوژیک بیماری ها بررسی شده اند. در مجموع تجزیه و تحلیل همبستگی برای 22 بیماری در داده های زمانی مشابه انجام شد. ضرایب همبستگی پیرسون بسیار معنی دار بودند. (<10-5) بین استفاده از گلایفوسیت و فشار خون بالا (R=0.923)، سکته مغزی (R = 0.925)، شیوع دیابت(R = 0.971) ، بروز دیابت(R = 0.935) ، چاقی (R = 0.962)، اختلال سوخت و ساز بدن لیپوپروتئین (R = 0.973)، آلزایمر (R = 0.917)، دمانس (R = 0.994)، پارکینسون (0.875 =R)، اسکلروز متعدد (R = 0.828)، اوتیسم (R =0.989)، بیماری التهاب روده (R = 0.938) ، عفونت های روده0.974) R= (،پایان مرحله بیماری کلیوی0.975) (R=، نارسایی حاد کلیه (R = 0.978)، سرطان تیروئید (R = 0.988)، کبد (R=0.960)، مثانه (R=0.981)، لوزالمعده(R=0.918)، کلیه (R = 0.973) و لوسمی میلوئید (R = 0.878) بود.

ضرایب همبستگی پیرسون بین درصد ذرت و سویا تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE کاشته شده در ایالات متحده و فشار خون بالا (R = 0.961)، سکته مغزی (R = 0.983)، شیوع دیابت (R =0.983)، بروز دیابت (R = 0.955)، چاقی (R = 0.962)، اختلال متابولیسم لیپوپروتئین(R =0.955)، آلزایمر (R = 0.937)، پارکینسون (R = 0.952)، اسکلروز متعدد (R = 0.876)، هپاتیت سی(R= 0.946)، پایان مرحله بیماری کلیوی (R = 0.958)، نارسایی حاد کلیه (R = 0.967)، سرطان های تیروئید(R = 0.938)، کبد (R = 0.911)، مثانه (R = 0.945)، لوزالمعده (R = 0.841)، کلیه (R = 0.940) و لوسمی میلوئید (R = 0.889)نیز بسیار قابل توجه بودند. اهمیت و قدرت همبستگی نشان می‏دهد که اثرات گلایفوسیت و محصولات تغییر یافته ژنتیکی بر سلامت انسان باید بیشتر بررسی شوند.

واژه های کلیدی: گلایفوسیت ، GMO، ذرت GE، سویا GE، سم شناسی، چاقی، سرطان، فشار خون بالا، دیابت، بیماری، دمانس، اوتیسم، آلزایمر، بیماری پارکینسون، بیماری التهابی روده، عفونت های روده، هپاتیت C، پایان مرحله بیماری کلیوی، نارسایی کلیه، سرطان تیروئید، سرطان کبد، سرطان مثانه، سرطان لوزالمعده، سرطان کلیه

طی 20 سال گذشته افزایش نگران کننده ای در شیوع بیماری های خطرناک در ایالات متحده همراه با کاهش قابل توجهی در امید به زندگی دیده شده است(Bezruchka, 2012). مراکز کنترل بیماری و پیشگیری (CDC) تخمین می زنند که هزینه های دیابت و مرتبط با درمان آن در سال 2007 حدود 116 میلیارد دلار بود. هزینه های برآورد شده مربوط به چاقی در سال 2008 حدود 147 میلیارد دلار و بیماری های قلبی و عروقی و سکته مغزی در سال 2009 ، حدود۴۷۵.۳ میلیارد دلار بود. هزینه های مراقبت های بهداشتی در سال 2007 در آمریکا ، 2/2 تریلیون دلار بود(CDC, 2013a).

افزایش بیماری های مهلک، جوانان را در معرض خطر قرار داده اند. ایالات متحده در افزایش مرگ و میر به دلیل بیماری های عصبی بین سالهای 1979-1981 و 2004-2006 برای گروه سنی 55-65 اولین کشور در جهان بود(Pritchard et al., 2013). مرگ‏های ناشی از اختلال روانی معمولا برای گروه سنی بالای 65 سال هستند. یافته های مشابهی برای چاقی، آسم، رفتار و مشکلات یادگیری و بیماری مزمن در کودکان و بزرگسالان جوان پیدا شده است(Van Cleave et al., 2010). دیابت نوع 2 در جوانان یک بیماری همه گیر نامیده شده است (Rosenbloom et al., 1999). آمار مبتلایان به بیماری های مزمن در کل جمعیت ایالات متحده به طور چشمگیری با حدود 25٪ فراوانی افزایش یافته است(Autoimmunity Research Foundation, 2012). این یافته ها نشان می دهند عوامل زیست محیطی از عوامل ژنتیکی و یا علل وابسته به سن مهمتر هستند.

در مدت زمان مشابه، افزایش در مقدار علف کش بکاررفته برای محصولات غذایی و افزایش درصد محصولات غذایی تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE کاشته شده ، دیده شد(Benbrook, 2012). ما یک مطالعه انجام دادیم تا ببینیم آیا ارتباطی بین افزایش کشت محصولات زراعی تراژنه ((GE متحمل گلایفوسیت و افزایش بیماری های مزمن در ایالات متحده وجود دارد.

مهندسی ژنتیک

برای دستکاری ژنتیکی یک گیاه برای تحمل علف کش، ژن هایی که مقاومت به مواد شیمیایی فعال در علف کش را به موجود زنده انتقال می دهند، شناسایی می شوند. در مورد گلایفوسیت، ژن های مقاوم در برابر گلایفوسیت از باکتری Agrobacterium جدا می شود. این ژن ها از طریق یک فرایند چند مرحله ای در ژنوم گیاه قرار گرفته که نتیجه آن مقاومت گیاه در برابر کاربرد مستقیم علف کش خواهد بود. دستکاری ژنتیکی نیز برای توسعه گیاهان مقاوم در برابر حشرات با استفاده از پروتئین های حشره کش از باکتری Bacillus thuringiensis یا سم BT استفاده می‏شود. پروموتر مورد استفاده برای بیان ژن های خارجی اغلب پروموتر35S از ویروس موزاییک گل کلم (CaMV) است. در عین حال ویروس و ژن باکتری به طور بالقوه مضر هستند و گیاهان به طور مستقیم با علف کش اسپری می شوند(Ho, 2013; Ewen & Pusztai, 1999) . گیاهان مقاوم در برابر علف کش، سموم را جذب و انسان و حیوانات خانگی آنها را می خورند.

تولیدکنندگان محصولات غذایی تغییر یافته ژنتیکی تراژنه یا (GE) ادعا می‏کنند که مهندسی ژنتیک با هیبریدیزاسیون گیاه (دورگه سازی)که قرن هاست استفاده می شود، تفاوتی ندارد (FDA, 1992) . دلیل آنها این است که مواد غذایی تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE در حالی توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) پذیرفته شده اند که طی یک بررسی دقیق آزمایشی، مورد بررسی قرار نگرفته اند. {در واقع (FDA) اسناد و مدارک همان شرکت های تولید کننده را ملاک قضاوت قرار داده است}.

مسئله مهم این است بین گونه ها از سلسله‏ های تاکسونومیکی مختلف، ژن های متعددی منتقل می شوند که در روش های کاشت طبیعی اتفاق نمی افتد(Bohn et al., 2014) . همه موجودات زنده با توجه به یک سیستم رتبه بندی که با گونه و زیر گونه شروع می شود، دسته بندی می شوند. گونه های نزدیک به هم در زیر یک رتبه قرار می گیرند که یک جنس نامیده می شوند. جنس های نزدیک به هم تحت رتبه خانواده گروه بندی می شوند. هفت رتبه وجود دارد. از بالا به ترتیب عبارتند از: سلسله، شاخه، رده، راسته، خانواده، جنس، گونه.

گیاهان، حیوانات، قارچ ها، ویروس ها و باکتری ها هر کدام به سلسله های جداگانه ای تعلق دارند. پیوند دو گونه به طور طبیعی در بین برخی از گونه های متعلق به یک جنس و در موارد نادر بین گونه از جنس مختلف اتفاق می افتد. با این حال، گونه های متعلق به خانواده های مختلف پیوند دو جنس نخواهند داشت و قطعا گونه های متعلق به سلسله های مختلف مانند گیاهان، حیوانات، قارچ ها، باکتری ها و ویروس ها در طبیعت پیوند دو جنس ندارند. برای مثال، گیاهان با حیوانات، باکتری یا ویروس ها پیوند نخواهند خورد(آمیزش طبیعی ندارند). اما مهندسی ژنتیک اجازه می دهد تا انتقال ژن بین سلسله ها به گونه ای اتفاق افتد که به طور طبیعی رخ نمی دهد.

تصور غلط بزرگ دیگر این است که تنها یک ژن با صفت مورد نظر انتقال می یابد. در این مرحله، علم برای وارد کردن یک ژن منفرد و کار کردن آن به اندازه کافی پیچیده نیست. دانشمندان برای غلبه بر این مشکل باید ژن با صفت مورد نظر را (مانند مقاومت در برابر علف کش و یا تولید آفت کش) با ژن های دیگر مانند ژن پروموتور و نشانگر که آن ها را راه می اندازند، ترکیب کنند، نتیجه یک ترکیب از ترانس ژن هایی است که می تواند منبع باکتریایی، ویروسی، ماهی، گیاهی و موارد دیگر داشته باشد . این کاملا با هیبریدیزاسیون طبیعی متفاوت است.

موضع تولیدکنندگان محصولات غذایی تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE نظیر مونسانتو، داو، بایر در زمینه بررسی شیمیایی و ژنتیکی دانه ها این است که مواد غذایی تراژنه به طور مشخصی با محصولات ناتراژنه یکسان هستند. به گفته FDA آمریکا، ” موادی که قرار است در نتیجه دستکاری ژنتیکی به اجزای مواد غذایی تبدیل شوند مشابه با موادی است که معمولا در مواد غذایی یافت می شوند مانند پروتئین، چربی و روغن، و کربوهیدرات ها”(FDA, 1992, Section I) .

سازمان غذا و داروی آمریکا معتقد است که به شرکت های زیست فناوری بستگی دارد که دانه تراژنه ای که برای تحقیق تولید کرده اند، ایمنی آن را مشخص کنند.

بون و همکارانBohn et al , 2014)) قادر به تمایز قائل شدن میان سویا آلی، معمولی و GE بدون استثنا و براساس ویتامین، چربی و پروتئین بودند. به علاوه، آنها قادر بودند سویا GE معمولی و آلی را توسط گلایفوسیت و AMPA(محصول تخریب گلایفوسیت ) باقی مانده تشخیص دهند. محققان اظهار داشتند”با استفاده از 35 متغیرهای مختلف تغذیه و عنصری برای توصیف هر نمونه سویا، ما توانستیم سویا GM، طبیعی و ارگانیک را بدون استثنا تشخیص داده و عدم هم ارزی ( عدم برابری ارزش ساختاری و عملکردی) در ویژگی های ترکیبی دانه های سویای GM و طبیعی آماده ورود به بازار را نشان دهیم) (p. 207 .”

افزایش تصاعدی استفاده از علف کش در سراسر جهان

از آنجا که گلایفوسیت در سال 1974 به عنوان عنصر فعال در Roundup® معرفی شد آن را تبدیل به علف کش گسترده برای مصارف شهری، صنعتی، جنگل و مزارع کرد(Monsanto, 2010). استفاده از گلایفوسیت قبل از برداشت به گندم و جو به عنوان یک خشک کن اوایل 1980 پیشنهاد شد، و استفاده از آن برای خشک کردن یا رسیدن محصول 7-10 روز قبل از برداشت از آن زمان معمول شده است.

در حال حاضر گلایفوسیت در غلات و حبوبات، برنج، دانه ها، دانه های خشک و نخود فرنگی، نیشکر و سیب زمینی شیرین مورد استفاده قرار می گیردOrgeron, 2012; Orson & Davies, 2007) (Monsanto, 2010 ; . به گزارش انجمن پرورش دهندگان پالس کانادا pamphlet, 2012) PGA ) خشک کن ها در سراسر جهان توسط پرورش دهندگان محصولات زراعی که نیاز به خشک کردن برای ایجاد یکنواختی مواد گیاهی در برداشت استفاده می شود. این محصولات برای کمک برای کنترل علف های هرز قبل از برداشت استفاده می شود. در کانادا، محصولات مانند دیکووات (Reglone) و گلایفوسیت (روندآپ) به عنوان خشک کن حبوبات در گذشته استفاده می شد و محصولات جدید در راه است.” در سال 2012، 98 درصد از گندم بهاره، 99٪ از گندم دوروم و 61 درصد گندم زمستانه با گلایفوسیت و یا نمک گلایفوسیت در ایالات متحده تحت درمان قرار گرفتند (USDA:NASS, 2013c) . گلایفوسیت در این مطالعه شامل تمام فرمول های آن می شود.

مونسانتو، تولید کننده Roundup®، می گوید، “از زمان کشف آن در اوایل دهه 1970 ماده فعال منحصر به فرد گلایفوسیت به طور استفاده گسترده در جهان تبدیل شده است چرا که موثر، مقرون به صرفه و سازگار با محیط زیست است. گلایفوسیت برای مصرف کنندگان، عموم مردم و محیط زیست تایید ایمنی دارد. گلایفوسیت برای کنترل علف های هرز در مناطق صنعتی جنگلی و دریایی دارد. Biactive و Probiactive 450 را می توان در هر زمان از سال تا زمانی که علف های هرز سبز و در حال رشد هستند، استفاده کرد (Monsanto, 2010, p.1) .

سند مونسانتو به تشریح مناطق تحت استفاده از جمله کنترل پوشش گیاهی در زمین های کشاورزی، در زمین های محصولات GEمقاوم در برابر روندآپ و غیر کشاورزی را نشان داده است. در سال 2006، گلایفوسیت به طور معمول برای کنترل علف های هرز کشاورزی و غیر کشاورزی و درمان قبل از برداشت مورد استفاده قرار گرفت. از سال 1995، مصرف گلایفوسیت با کاشت محصولات GEمقاوم در برابر گلایفوسیت به سرعت افزایش یافت. گلایفوسیت و محصول مخرب آن aminomethylphosphonic (AMPA) در هوا (Majewski et al., 2014, Chang et al., 2011) ، باران (Scribner et al., 2007, Majewski, 2014)، آب های زیرزمینی (Scribner, 2007) ، آب های سطحی خاک (Chang, 2011; Scribner, 2007; Coupe et al., 2012) ، خاک (Scribner, 2007)و آب دریا (Mercurio et al., 2014) یافت شد.

مطالعات نشان می دهد که گلایفوسیت و AMPA همواره در خاک و آب وجود داشته و مقدار یافت شده در طول زمان با افزایش استفاده در کشاورزی افزایش یافته است. چانگ و همکاران (Chang et al. .2011 ) گزارش دادند که گلایفوسیت اغلب در آب، باران و هوا در حوضه رودخانه می سی سی پی با غلظت بیش از 2.5 میکروگرم بر لیتر در مناطق کشاورزی می سی سی پی و آیووا دیده شده است.

از آنجا که گلایفوسیت در هوا، آب و غذا وجود دارد به احتمال زیاد انسان به مرور زمان در دوزهای پایین آن را جذب میکند. باقی مانده های گلایفوسیت تا 4/4 قسمت در میلیون (ppm) در ساقه، برگ ها و دانه های سویا مقاوم در برابر علف کش تشخیص داده شده که نشان دهنده جذب علف کش در بافت گیاه است(Arregui et al., 2004). گزارش آلمان درباره گلایفوسیت در ادرار گاوهای شیری(Kruger et al.,2013b) خرگوش و انسان (Kruger et al., 2014) در بازه10-35 ppm وجود دارد . با توجه به مطالعه (Kruger, 2014, p. 212) ، ” باقی مانده گلایفوسیت در ادرار انسان بیمار به طور قابل توجهی بیشتر از آن در انسان سالم است “. علاوه بر این، گاوهایی انتخاب شده و باقی مانده گلایفوسیت در بافت کلیه، کبد، ریه، طحال، عضلات و روده ها قابل مقایسه با میزان آن در ادرار بود. این بدان معنی است که علف کش بر بدن تاثیر گذاشته و از طریق ادرار دفع می شود و گوشت و فراورده های لبنی یک منبع اضافی از گلایفوسیت برای انسان هستند.

شرکت های تولید کننده بذر تغییر یافته ژنتیکی و طرفداران گسترش این محصولات در جامعه، ادعا می کنند که محصولات GE میزان آفت کش مورد استفاده در محصولات زراعی را کاهش و در نتیجه کشاورزی را پایدارتر می کنند. با معرفی دانه GEدر سال 1996، میزان استفاده از گلایفوسیت در مزارع آمریکا از 27 میلیون پوند در آن سال به 250 میلیون پوند در سال 2009 افزایش یافته است. (نقشه زمین شناسی استفاده از آفت کش ها در ایالات متحده ، 2013) چارلز بنبروک Benbrook 2012) Charles) نشان داد که استفاده از علف کش در ایالات متحده بین سالهای 1996 و 2011، 527 میلیون پوند (239 میلیون کیلوگرم) افزایش یافته است. به علاوه، بنبروک بیان می کند که گسترش علف های هرز مقاوم در برابر علف کش با افزایش استفاده از تعداد و حجم علف کش افزایش قابل توجهی داشته است. این امر به اشکال مهندسی ژنتیک ذرت و سویا مقاوم در برابر 2 و 4 D انجامید که طبق پیش بینی او استفاده از علف کش را تا حدود 50 درصد افزایش می دهد.

عضویت در تلگرام عصر خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک