پدیده موسیقی خیابانی و چند نکته

این افراد صرفا پول نمی خواهند، توجه هم می خواهند

وزارتخانه ای که باید مدافع کرامت انسانی و حقوق متعارف اهالی فرهنگ و هنر با هرسطح و میزان توانمندی و اشتهار باشد؛ اینکه در حال حاضر چنین هست یا خیر، قابل بحث و بررسی جدی است!

عصر خبرحميد هنرجو: پیاده روهای برخی شهرها به خصوص پایتخت، مدتی است علاوه بر دستفروش ها مهمانان دیگری هم دارد؛ لابلای روزمرّگی ها و خستگی های آخر ِوقت که کارمند و کارگر و دانشجو و … راهی خانه های خود هستند، صدایی – غالبا محزون و گاهی شاد – آمیخته به موسیقی، به گوش رهگذران می رسد… 
از زاویه های مختلف می توان به پدیده “موسیقی خیابانی” نگاه کرد… از جمله:
بی سر و سامانی آماتورهای موسیقی(غالبا جوانان علاقمند) و اهمال و غفلت نابخشودنی دستگاه های فرهنگی در این زمینه؛
ظهور و بروز نسلی تقریبا متفاوت(بعد از انقلاب) که هنر و هنرنمایی در فضای باز و مردمی را به سالن های سرپوشیده و دربسته ترجیح می دهد؛
شهروندانی توانمند و دارای استعداد هنری(بعضا افرادی مُسن هم در بین آنها دیده می شود) که برای طرح و معرفی خود به جامعه، ساعاتی از شبانه روز در پیاده روها و معابر پرتردد شهر به اجرای برنامه موسیقی می پردازند؛ 
جوانانی که علیرغم تلاش و تحصیل و به این در و آن درزدن ها، شغل مناسبی به دست نیاورده اند و درکنار تخلیه احساسات از این راه، به کسب درآمدی حداقلی نیز مبادرت می ورزند
فرهنگ و هنر، اساسا محدودیت پذیر نیست و قوانین ما می بایست همسو و هماهنگ با تحولات و توقعات جامعه، تنظیم و تدوین شود.
و…
واقعیت امر این است که تمام موارد گفته شده در این زمینه صدق می کند، اما پرسش اصلی این است که جامعه در این زمینه، چه واکنشی می تواند – یا باید – داشته باشد؟ 
درصد بالایی از این افراد، دچار نوسانات روحی و عاطفی بوده و از سرخوردگی های اجتماعی – از هر نوع اش – رنج می برند، گواه صادق این مدعا آواها و نواهای غمگینی است که از دهان و گیتار و پیانوی آنها شنیده می شود( هم صحبتی با آنها البته بر این مدعا، قوّت می بخشد…).
حساب این افراد و ترانه هایشان را باید از کسانی(مرد و زن) که قدیم ترها با دف و نی و تنبک و ساکسیفون وارد اتوبوس و مترو و… می شدند و از مسافران چشمداشت کمک مالی داشتند، جدا کرد، این افراد صرفا پول نمی خواهند، توجه هم می خواهند…
اصلی ترین تکلیف در ساماندهی و حمایت از این فرزندان کشور که خواسته یا ناخواسته تصمیم به پیشرفت و ارتزاق از راه هنر خیابانی و مردمی گرفته اند، بر عهده دستگاه ها و نهادهای فرهنگی – به ویژه – وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان نهاد دولتی است، وزارتخانه ای که باید مدافع کرامت انسانی و حقوق متعارف اهالی فرهنگ و هنر با هرسطح و میزان توانمندی و اشتهار باشد؛ اینکه در حال حاضر چنین هست یا خیر، قابل بحث و بررسی جدی است!
در کنار عرصه جدی و حرفه ای هنر، راه های دیگری نیز باید باز باشد، کمااینکه تا جایی که شخصا دیده ام، مردم هم از موسیقی خیابانی استقبال هم می کنند(با دلایل متنوع و مختلف البته…)  
دست آخر اینکه: نغمه گران جوان و بااحساس شهر را دریابیم و با آنها مهربان تر باشیم، دستگاه های فرهنگی و دارای مسئولیت در حوزه هنر هم کاری برای این جوانان کنند چرا که موسیقی کوچه و بازار هم کارکرد خودش را دارد؛ از سویی ادامه بی توجهی به این استعدادها، حتما می تواند زمینه را برای مانور تبلیغاتی مسموم برخی جریانات و رسانه ها علیه کشورمان هموارتر نماید.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک