ملایر ِ مرا بشناسید !

این سالها تقریبا در همه بخش های شهرستان از ناکارآمدی و سوء مدیریتها، صدماتی دیده ایم و بعد از خسارت، ناگهان به یاد فلان موضوع و بهمان بنای تاریخی و تپه افتاده اند و آن را به شکارگاه عکس های تبلیغاتی تبدیل کردند! اما بعد از هیاهوی گسترده، همان خط فراموشی و غفلت دنبال شد و مردم شاهد بودند!

عصر خبر- دکتر حمید هنرجو : از مطالعه غیر بومی ها متشکرم _این کودک رنجیده و پُرخراش را می شود نمادی از شهرمان ملایر دانست! شهری که با کُلی بوق و کرنا و لعاب تبلیغاتی، خوشه ای انگور به دستش داده اند، درحالی که ملایر از دیرباز به سرزمین انگور مشهور بوده!
ملایر ِ مرا بشناسید !
شهری که حالش اصلا خوب نیست، اما گوش پُری دارد از حرف و حدیث های پدر خوانده های سیاسی کار؛ چه آنهایی که از حالا هزینه میلیاردی خود را برای انتخابات اسفندماه به رُخ مردم می کشند و یار ِغار می طلبند! چه جناح ها و گروه های زیادیخواه و هواشناس!
شهری که کارگران تعدیل شده اش مسافرکشی می کنند و هیچکس پیگیر مطالبه حقوق معوقه شان نیست! اما در جشنها و مراسم مردمی که رسانه می بایست از جنب و جوش و نشاط شهرستان گزارش بدهد، خرواری از حرفهای تکراری و یک طرفه به سیمای استان و مردم تحمیل می شود، تلویزیونی که از بیت المال هزینه می کند و بنا به تاکید امام (ره) باید مستقل باشد…
گیریم کودک ملایری در خیابانهای آسفالت شده و کوچه های جدول کشی شده ای که با حرارت و اِصرار خاصی از آن در مراسم امام زمان(عج) دم زده می شود، قدم بردارد! اما راه رفتن با کفش های پاره چه ارزشی دارد! با پاهای بی رمق! با سفره خالی! با پدر بیکار! با فقر فرهنگی! با نگرانی از فردا و فرداها؟!
می دانم آنهایی که نقد را نمی پسندند و نجابت ِ محرومین و همشهریان را در ذهن خود، حَمل بر محبوبیت جناح شان و صحّت خط و مشی خودشان می کنند! خواهند گفت فقر و چالش اقتصادی محدود به ملایر نیست و چِه و چِه! که اولا بعید است دیگر مردم با این توجیه ها فریب بخورند! ثانیا افراد با آگاهی کامل از وضعیت، به عرصه آمده و به مردم صدها قول دادند!
این سالها تقریبا در همه بخش های شهرستان از ناکارآمدی و سوء مدیریتها، صدماتی دیده ایم و بعد از خسارت، ناگهان به یاد فلان موضوع و بهمان بنای تاریخی و تپه افتاده اند و آن را به شکارگاه عکس های تبلیغاتی تبدیل کردند! اما بعد از هیاهوی گسترده، همان خط فراموشی و غفلت دنبال شد و مردم شاهد بودند!
علاج واقعه قبل از وقوع، گویا برای برخی فاقد کارکرد و معناست!ملایر را پایتخت مبل و منبت نامیدند اما صدای شکستن استخوانهای کارگر جوان را حین کار توانفرسا و سخت نشنیدند! کارگری که کارفرما حتی یک روز هم برایش حق بیمه پرداخت نکرده بود! 
بیائیم کمی فکر کنیم‌…هرچند دیگر مردم فریب تبلیغات کاذب و نطق های فرمایشی را نمی خورند، امّا هویت شهرستان و بهبود وضعیت شهروندان مولفه هایی مهم اند که نباید خرج فردگرایی ها شوند! یا علی مدد…

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک