پایان تو افسانه تاریخ…

بی برگی این باغ و شبیخون ِ شغالان شکوای درختان و تبرها، متوالی

عصر خبر:  دکتر حمید هنرجو در توصیف ایران عزیزمان و شکست ناپذیری این سرزمین بزرگ و ریشه دار، غزلی سروده است که تقدیم خوانندگان ارجمند می شود:
غمگین وطن! ای وارث اندوه اهالیدر سایه نام ِ تو ، نبینیم زوالی
ای جوش ِ غزل در قلم سعدی و حافظای فلسفه گمشده در فهم ِ غزالی!
ققنوسی و پایان تو، افسانه تاریخدور از سر ِ تو، حادثه بی پر و بالی
در عصر فروپاشی انسان، کمکم کن!ای ریشه آمیخته با روح ِ زُلالی…
ای رایحه دلکش سجاده تِرمهدر سایه بید و چمن و جام ِ سفالی
بگذار برای تو صمیمانه بگویماز خون ِ دل و شرم ِ من و سفره خالی!
بی برگی این باغ و شبیخون ِ شغالانشکوای درختان و تبرها، متوالی
درسینه مجروح من ای شوکت شیرینصد قصه تلخ است… اگر بود مجالی!

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک