تلنگری که هنوز تبعات دارد…

مدیر اداره کل موزه‌ها می‌گوید: وقتی رییس جمهور یک کشور به خود اجازه دهد اماکن مهم و فرهنگی یک کشور را تهدید کند، باید به فکر عواقب فرهنگی بدی که به مرور برای کشورش در مجامع فرهنگی ایجاد می‌شود نیز باشد، شاید هم فکر کرده‌اند که باید اهداف فرهنگی را هم‌ردیف با اهداف نظامی دید و جریانی جهانی ایجاد کرد.

تلنگری که هنوز تبعات دارد...به گزارش ایسنا، به دنبال ترور و شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی و همر اهانش، دونالد ترامپ – رییس جمهور آمریکا – در توییتی ایران را در صورت مقابله به مثل، تهدید کرد که «۵۲ سایت ایران، با ارزش بالا و با اهمیت برای فرهنگ ایران را هدف قرار می‌دهند».
هر چند او کمتر از ۲۴ ساعت بعد تهدید خود را در حالی در ادامه‌ی توییت‌های خود در فضای مجازی تکرار کرد، که به نظر می‌رسد توییت تکرار شده را حذف کرده و از سوی دیگر یک روز بعد در بامداد چهارشنبه – ۱۸ دی – به وقت تهران، رویترز خبر داد که «دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا با عقب‌نشینی از تهدیدهای چند روز پیش خود گفت که از قوانین بین‌المللی مبنی بر اجتناب از هدف قرار دادن مراکز فرهنگی در حملات نظامی تبعیت خواهد کرد.»

با وجود عقب‌نشینی ترامپ از حرفش، اما به نظر می‌رسد این تهدید می‌تواند یک تلنگر و هشدار برای سایت‌های تاریخی کشور باشد، کشوری که علاوه برجهانی شدن ۲۴ اثر و محوطه‌ی تاریخی‌اش، در حال حاضر عنوان بیش از ۵۰ اثر تاریخی و ارزشمند را نیز در لیست انتظار یونسکو دارد و شخص نخست کشوری دیگر چند قاره آن طرف‌تر به خود اجازه می‌دهد، حتی در حد حرف، کشوری با قدمتی به اندازه‌ی همه‌ی تاریخ را تهدید کند.

محمدرضا کارگر – مدیر اداره کل موزه‌ها – با بیان این‌که توییت ترامپ (تهدید به حمله به ۵۲ نقطه مهم و فرهنگی ایران) برای همه مردم دنیا عجیب بود، می‌گوید: زمانی‌که فردی به نام ترامپ به راحتی تصمیم می‌گیرد این تهدید را در جامعه جهانی مطرح کند، احتمالا احساس می‌کند که  امکان انجام چنین تصمیمی وجود دارد.

بنابراین جای تاسف دارد در حالی که جامعه جهانی در حال گام برداشتن به سمت رشد و توسعه این‌گونه تلاش‌هاست و هر روز این موضوعات اهمیت بیشتری برای جامعه انسانی پیدا می‌کند، قطعا دوری، جداشدن و همراه نکردن در این مسایل در جایگاه کشورها تاثیر منفی دارد و در نوع قضاوت و نگاه مردم با اهمیت می‌شود. البته که تاثیر آن نقاط منفی را بالا می‌برد.

او با اشاره به تغییر موضع دادن رییس جمهور امریکا از توییت خود بیان می‌کند: با این وجود این‌که کسی مانند رییس جمهور امریکا این موضوع را بیان می‌کند جای بسیار تعجب دارد. چون پس از آن سیاسیونِ دیگرِ امریکا به مرور مجبور می‌شوند که این حرف را اصلاح کنند.

مدیر اداره کل موزه‌ها با بیان این‌که بحث موضوع باورها و احتراماتی که انسان‌ها برای اماکن فرهنگی قایل هستند مطرح می‌شود، می‌گوید: در این بحث دو مثال “طالبان” و “داعش” مطرح می‌شود. شاهد بودیم که طالبان اقدامات هنجارشکنی را در جامعه افغانستان انجام داد. کشتارهای انسانی و محدودیت‌های مختلف.

هر چند اعتراض‌هایی مطرح شدند، اما برانگیختگی افکار عمومی اتفاق نیفتاد تا زمانی‌که حمله به مجسمه‌های بودا در بامیان رخ داد، آن یک خط قرمز برای افکار عمومی و مردم جهان بود که موجی از نفرت ایجاد کرد و در از بین رفتن طالبان و ایجاد یک جبهه واحد در مقابل آن‌ها بسیار تاثیرگذار بود.

او اتفاق دیگر را “داعش” معرفی می‌کند و با بیان این‌که این گروهک حرکت‌های بسیار غیرانسانی و مشمئز کننده و به غایت ناهنجار را انجام داده است، اظهار می‌کند: وقتی می‌بینیم که آن‌ها به تهدید و تخریب آثار تاریخی ورود می‌کنند، پتک را برداشته وبر تن آثار تاریخی می‌کوبند، همان جریان طالبان برای داعش نیز رخ داد.

حتی موضع‌گیری‌ها نسبت به داعش شد و اغلب کشورها براساس میزان ضرر و سود خود با داعش برخورد کردند. آن‌ها هیچ توجیهی برای حمله به آثارتاریخی یا آثار فرهنگی نداشتند که بر اساس آن بتوانند هر نوع منافع سیاسی و جناحی را تحمل کنند.

کارگربا اشاره به موضع گیری دنیا از جمله در سازمان یونسکو، آن‌ها را بسیار تاثیر گذار می‌داند و ادامه می‌دهد: شاید برخی افراد تا قبل از آن توجه چندانی به داعش نداشتند، اما این اقدام، ناگهان حس جامعه فرهنگی دنیا را برانگیخت و احساس کردیم که این‌ گروه‌ها چقدر می‌توانند برای مردم و جامعه انسانی خطرناک باشند.

او تاکید می‌کند: در این وضعیت‌ها که چنین اتفاقاتی مدنظر قرار می‌گیرد، اهداف فرهنگی هم‌ردیف با اهداف نظامی دیده می‌شوند و این احساس به وجود می‌آید که می‌تواند یک جریانی جهانی ایجاد کند.

مدیر اداره کل موزه‌ها با تاکید بر محکوم کردن چندباره‌ی میراث فرهنگی نسبت به صحبت نخست دونالد ترامپ، بیان می‌کند: مطمئن هستیم که حتی اظهار نسبت به این مساله می‌تواند عواقب فرهنگی بدی را برای امریکا در مجامع فرهنگی به دنبال داشته باشد.

او با اشاره به واکنش‌های تعدادی از نهادهای ملی و بین‌المللی نسبت به این تهدید بیان می‌کند: قطعا اگر قدری منصفانه با این موضوع برخورد شود، چنین واکنش‌هایی نیز به جا هستند و باید بیشتر از این نوع نیز انجام شود، باید با یونسکو مکاتبه شود. حتی در این شرایط که امریکا از عضویت یونسکو خارج شده است، این نهاد بین‌المللی باید به آن جامعه تذکر دهد.

او می‌افزاید: به نظر می‌رسد اتفاقاتی در سیاست‌های امریکا وجود دارد، مانند وقتی که از عضویت یونسکو خارج می‌شود، از زیرمجموعه سازمانی که زیر نظر سازمان ملل و بخش فرهنگی آن است و به رشد جامعه انسانی و مسایل فرهنگی بها می‌دهد. نقطه‌ای که می‌تواند یک دستاورد  بزرگ برای انسان امروز باشد.

وی با بیان این‌که هیچ گاه فکر نمی‌کردیم امریکا دست‌کم برای حفظ پرستیژ فرهنگی و شعارهایی که در این جهت داشته، از عضویت یونسکو خارج شود، ادامه می‌دهد: هر چند این کشور می‌توانست به جای خارج شدن از این نهاد فرهنگی حضور خود را کمرنگ‌تر یا با برخی از مصوبات آن مخالفت کند، اما خروج آن از یونسکو یک مساله دیگر است.

او به مصوبه‌ای (کاهش گازهای گلخانه‌ای) که قبل از روی کار آمدن دولت ترامپ در فرانسه مطرح بود، اشاره می‌کند و می‌گوید: بر اساس آن توافق برای کاهش گازهای گلخانه‌ای، به عنوان موضوعی محیط زیستی و جدای از همه دسته‌بندی‌های سیاسی در جهان که یک امر انسانی بود، امریکا پوزیشن‌های مشارکتی زیادی برای کمک به شادابی دنیا، حفظ کره زمین و محیط زیست داشت، اما هیچ‌کس باور نمی‌کرد که رییس جمهور جدید امریکا بخواهد یک طرفه از این معاهده بیرون بیاید و رسما آن را اعلام کند.

کشوری که در بواسطه نقش بالایی که در ایجاد گازهای گلخانه‌ای داشت، باید عملکرد دیگری را دنبال می‌کرد.

وی با تاکید بر این‌که در داخل همه رسانه‌ها و همه بلندگوها باید به این موضوع پرداخته شود، می‌گوید: این عکس‌العمل‌ها نشان از فرهنگی بودن جامعه‌ی ما دارد. موضوعی قابل تامل و تعمق است، این که جامعه امریکا به کدام سمت می‌رود و برای سیاست‌مدارهای امریکا واقعا چه چیزی اهمیت دارد. حتی اگر ما فکر کنیم که آن‌ها به منافع جامعه امریکا توجه می‌کنند، این موارد مطرح شده دقیقا مخالف منافع امریکاست، منافع عمومی امریکا این را تجویز نمی‌کند. یعنی هر انسان اهل متفکری می‌گوید که این گونه مسایل توسط رهبر سیاسی آن کشور، منافع ملی کشوری مانند امریکا را هم تهدید می‌کند.

از سپر آبی تا کمیته بحران راهکار حفاظت از آثار تاریخی

مدیر اداره کل موزه‌ها توجه به دو رویکرد برای حفاظت از آثار تاریخی در زمان بحران اشاره می‌کند و می‌گوید: در نخستین بخش، همکاری با سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی مانند امضای تفاهم‌نامه اخیر با مؤسسه سپر آبی که در اتریش فعال است، می‌تواند توجه شود.
در این زمینه حتی برخی همکاری‌ها آغاز شده و جلسات و کارگاه‌های مشترکی داشته‌ایم، قطعا با گسترش این نوع همکاری‌ها، بهره‌مندی از تجارب و امکانات جهانی نیز افزایش پیدا می‌کند.

وی ایجاد کمیته‌های بحران را بخش دوم عملکردها در این موارد می‌داند و ادامه می‌دهد: این بحث در وزارتخانه میراث فرهنگی بسیار جدی در حال رخ دادن است، به حدی که همه موزه‌های ما اکنون کمیته‌ی بحران دارند و وظایف آن‌ها کاملا مشخص است.

اگر یکی از موزه‌های ما دچار بحران از هر نوعی شود، تکالیف برای آن کمیته، همه افراد و اعضای موزه‌ها نیز مشخص است. این‌که در رابطه با هر کدام از بحران‌ها، چه اقداماتی را باید برای کاهش آسیب‌ها انجام داد.

او با تاکید بر این‌که درحال حاضر در این زمینه بسیار جلو رفته‌ایم، نمونه‌ی این اقدامات را ایجاد مخازن امن می‌داند و می‌گوید: ما سال‌هاست در مساله وارد شده و حتی پیشرفت‌های خوبی داشته‌ایم. این مخازن در نقاط مشخصی هستند که در صورت بروز وضعیت اضطرار مانند جنگ یا غیره این امکان را می‌دهد که سریع آثار را به مخازن امنِ مشخص شده، منتقل کنیم.

وی همکاری نزدیک میراث فرهنگی با نهادهای نظامی و امنیتی در هر استان را از دیگر تلاش‌های کمیته‌های بحران در موزه‌ها می‌داند و با تاکید بر در دستور کار بودن آموزش‌های لازم در بحران‌های طبیعی و غیر طبیعی، می‌افزاید: هرچند در همه‌ی بحران‌هایی که دیده‌ایم مانند بحران کویت در عراق  یا بحران عراق توسط امریکا یا آن چه که در سوریه شاهد بودیم، می‌بینیم که موزه‌ها یکی از مهمترین و با اهمیت‌ترین و متاسفانه حساس‌ترین نقاطی بوده‌اند که معمولا همگی دچار ‌آسیب شده‌اند.

این مقام مسوول به آسیب‌های طبیعی مانند سیل و ‌آتش سوزی که نمونه‌ی آن در موزه ملی برزیل یک فاجعه عظیم فرهنگی را بوجود آورد نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: همیشه این تهدیدها وجود دارند، اما نمی‌توان گفت آن‌ها اجتناب ناپذیرند. می‌توان همه این‌ها را به یک شکل دید. اگر تمهیدات لازم امنیتی مانند اقدامات حفاظتی در موزه ملی برزیل صورت گرفته بود که گفته می‌شود از جرقه‌ی کابل آغاز شده است، شاید این فاجعه بزرگ فرهنگی رخ نمی‌داد.

یا شاید اگر طرف‌های درگیر در جنگ عراق در افغانستان و کویت و در سوریه متعهد بودند به قوانین پایبند باشند نباید به بیمارستان‌ها و مردم عادی و مراکز فرهنگی هیچ آسیبی وارد می‌شد. در واقع باید همه طرف‌ها متعهد باشند و از چنین مواردی اجتناب کنند.

کارگر با بیان این‌که هر چند در توییت ترامپ این مساله تفکیک نشده، اما می‌توان آن را به اماکن تاریخی نیز تعمیم داد، اماکنی که موزه‌ها نکات بارز آن هستند و قطعا همه مراکز فرهنگی نیز این ویژگی‌ها را دارند، ادامه می‌دهد: ما آرزو می‌کنیم که این دستاوردهای فرهنگی حتی در بیان همیشه محترم شمرده شوند.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک