غلام‌رضا ظریفیان، معاون وزیر علوم دولت اصلاحات : سیاست‌های حذفی به ضدِ خود تبدیل می‌شوند/فیلترینگ مجوزی شده برای دور زدن قانون/ قانون‌گریزی اولین پیامد گسترش فیلترشکن‌ها

اولین پیامد گسترش استفاده از فیلترشکن‌ها از بین رفتن تابوهای قانون‌شکنی است. قانون‌گریزی به مسئله دور زدن فیلترینگ محدود نمی‌ماند و می‌تواند گسترش پیدا کند و به اشکال دیگری از قانون‌شکنی و قانون‌گریزی تسری پیدا کند.

عصر ایران- استاد دانشگاه تهران و معاون وزیر علوم دولت اصلاحات با انتقاد از تداوم حکم‌فرمایی سیاست‌های حذفی در حوزه فضای مجازی گفت: مدت‌هاست که تشت رسوایی و ناکارآمدی شیوه‌های منعی همچون فیلترینگ از بام افتاده است.

غلام‌رضا ظریفیان، با انتقاد از تلاش‌ها برای افزایش محدودیت‌ها و دسترسی‌ها به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی با گسترش فیلترینگ گفت: اساساً ما هر جا که سیاست‌های منعی را پیش‌گرفته‌ایم و سعی کرده‌ایم در برابر تحولاتی که رخ می‌دهد صرفاً با سیاست‌های منعی روبرو شویم آن پدیده را به‌شدت گسترش داده‌ایم و به‌نوعی نقض غرض اتفاق افتاده است. نمونه هم برای این مسئله بسیار است از ورود رادیو و ویدئو به کشور گرفته تا ماهواره.

وی افزود: وقتی روند گسترش مثلاً ماهواره در کشور را بررسی می‌کنیم این نتیجه حاصل می‌شود که به همان میزانی که ما سیاست منعی را پیش‌گرفته‌ایم اقبال از آن پدیده شتاب گرفته است؛ یعنی سیاست منعی در جامعه باعث شده تا یک نوع قاعده لج شکل بگیرد و آن قاعده موجب شده تا گرایش به پدیده‌ای که منع شده چند برابر افزایش پیدا کند.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: در همین رابطه حدیثی از پیامبر اسلام داریم که «الإنسانُ حَريصٌ عَلى ما مُنِعَ»؛ یعنی «انسان نسبت به چیزی که از آن منع می‌شود، حرص می‌ورزد»؛ این حدیث در مسائل تربیتی هم به‌شدت کاربرد دارد. گاهی اوقات این منع‌ها منجر به اقبال بیشتر و گسترده‌تر به پدیده منع شده می‌شود.

ظریفیان ادامه داد: بر این اساس تجربه تاریخی نشان می‌دهد اعمال شیوه‌های منعی برای پدیده‌های نوظهور خصوصاً نسبت به مسئله تکنولوژی، دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی که روزبه‌روز در حال تغییر است نه مقدور، نه ممکن و نه مطلوب است. اساساً مدت‌هاست که تشت رسوایی و ناکارآمدی شیوه‌های منعی همچون فیلترینگ از بام افتاده است.

معاون وزیر علوم دولت اصلاحات افزود: اساسا امروزه شیوه‌های منعی همچون فیلترینگ و محدود کردن دسترسی شهروندان به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی کاربردی به واسط وجود نرم‌افزارهای فیلترشکن، کاربرد خود را از دست ‌داده‌اند؛ بنابراین تعجب می‌کنم که کماکان همچنان برخی نسخه‌ای را تجویز می‌کنند که ده‌ها بار عدم موفقیتش، هم برای نظام، هم برای نخبگان و هم برای جامعه و مردم روشن است.

وی با بیان اینکه هم‌اکنون فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی صرفاً مسائل خبری و فرهنگی را تغذیه نمی‌کند گفت: بخش عظیمی از صنعت اشتغال، تجارت، گردش اقتصاد و عرصه‌های عظیمی از حیات بشری به همین فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی معطوف شده است؛ بنابراین وقتی سیاست منعی را اتخاذ می‌کنیم بخش زیادی از فرصت‌های که این ابزارها در اختیارمان می‌گذارد را از جامعه سلب می‌کنیم.

ظریفیان در ادامه درباره تبعات گسترش استفاده از فیلترشکن گفت: در یک نظام مدنی، قواعد و قوانین آن جزو تابوها و محرمات آن نظام محسوب می‌شود. اولین پیامد گسترش استفاده از فیلترشکن‌ها از بین رفتن تابوهای قانون‌شکنی است. قانون‌شکنی و قانون‌گریزی در همه جای جهان امر مذمومی است؛ چراکه با از بین رفتن تابو قانون شکنی و قانون گریزی انتظام یک جامعه از بین می رود؛ بنابراین گسترش فیلترینگ و به دنبال آن گسترش استفاده از فیلترشکن‌ها باعث می‌شود تا جامعه متقاعد به قانون‌شکنی شود و این مسئله را دیگر یک تابو نداند.

وی افزود: وقتی که جامعه عادت کرد تا از قانون فیلترینگ عبور کند و آن را نادیده بگیرد، یقین بدانید که پس‌ازآن دیگر محدود به آن قانون نمی‌ماند و قوانین دیگر را نیز زیر پا می‌گذارد و بعد می‌بینیم که قانون‌گریزی و یا حتی قانون ستیزی تبدیل به یک فرهنگ عمومی‌ می‌شود که این بسیار خطرناک است. این در حالی است که مسئله قانون در دنیای مدرن به بسیاری از مقدسات تنه می‌زند و جوامع می‌توانند خودشان را با این میثاق و قوانین مدیریت کنند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: بنابراین وقتی جامعه منع‌ها را نپذیرد از طریق نرم‌افزارها و پلتفرم‌های فیلترشکن قانون را دور خواهند زد. بر این اساس فیلترینگ اکنون تبدیل‌شده است به مجوزی برای دور زدن قانون. عادی شدن دور زدن قانون در جامعه به‌مراتب بسیار خطرناک‌تر است از نگرانی‌هایی است که نسبت به برخی عوارض فضای مجازی وجود دارد؛ چراکه این قانون‌گریزی به مسئله دور زدن فیلترینگ محدود نمی‌ماند و می‌تواند گسترش پیدا کند و به اشکال دیگری از قانون‌شکنی و قانون‌گریزی تسری پیدا کند.

ظریفیان در ادامه درباره اینکه برخی معتقدند اگر محتوای مناسب و مورد پسند مخاطبان در فضای مجازی تهیه شود رجوع به پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی خارجی کمتر خواهد شد، بنابراین آیا به راه افتادن نهضت تولید محتوا در فضای مجازی می‌تواند کفه ترازوی ترافیک محتوای داخلی در مقایسه با محتوای خارجی را سنگین‌تر گفت: این مسئله فی‌نفسه حرف قابل قبولی است اما باید بحث تقدم و تأخر را در این رابطه حتماً موردتوجه قرار داد.

وی افزود: وقتی در جامعه سیاست منعی پیش‌گرفته می‌شود به مردم و جامعه این پیام منتقل خواهد شد که من به‌عنوان حاکمیت این اجازه را دارم تا سرنوشت تو را در نحوه انتخاب در حوزه فضای مجازی تعیین کنم. در این شرایط قطعاً یک مانعی بین مردم و حاکمیت ایجاد می‌شود که این مانع باعث می‌شود گوش و چشم جامعه روی تولیداتی که بر پایه سیاست‌های حاکمیت تولید می‌شود بسته شود؛ ولو آنکه آن تولیدات بسیار فاخر هم باشند.

معاون وزیر علوم دولت اصلاحات ادامه داد: بنابراین درصورتی‌که از یک‌سو سیاست منعی پیش‌گرفته شود و از سوی دیگر تلاش شود برای آنکه توجه جامعه را از محتواهای خارجی به محتواهای داخلی معطوف کرد در جامعه یک نوع پیش‌داوری شکل می‌گیرد که مردم بر پایه آن پیش‌داوری تصور می‌کند که چون می‌خواهند آن کالا و تولیدات داخلی را تحمیل کنند بنابراین نباید از آن استقبال کرد.

ظریفیان تصریح کرد: بر این اساس زمانی ایده شکل‌گیری نهضت تولید محتوا باهدف متقاعد کردن مردم برای رویگردانی از تولیدات و محتواهای خارجی خوب است که علاوه بر تولید کالا و محتوای فاخر، جامعه در یک شرایط عادی، آزادانه و آگاهانه امکان انتخاب داشته باشد؛ وگرنه سیاست‌های منعی باعث می‌شود که حتی کالاها و تولیدات خوب داخلی به دلیل وجود پیش‌داوری مورد توجه قرار نگیرد.

وی در ادامه درباره نقش نهادهایی رسمی حوزه فرهنگ همچون صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی و… در حوزه تولید محتوای مناسب در فضای مجازی گفت: سابقه این نهادها نشان می‌دهد که اساساً در حوزه تامین نیاز جامعه توانایی تولید محتوای مناسب را ندارند. به‌طور مثال یک جنگ 8 ساله در ایران رخ داد که دو برابر جنگ جهانی طول کشید و در آن صدها اتفاق انسانی، فداکاری‌ها، شجاعت‌ها و ایثارها صورت گرفت. در این حوزه هم که اصلاً منع و محدودیتی هم وجود نداشت، این نهادها و سایر نهادهای رسمی و دولتی چقدر توانسته‌اند از این میراث ماندگار برای فرهنگ‌سازی استفاده کنند.

این استاد دانشگاه افزود: برای جنگ جهانی تاکنون طرف‌های درگیر صدها فیلم و محتوای مختلف تولید کرده‌اند تا خوانش و یا حتی حقانیت خود را از این طریق به اثبات برسانند؛ اما ما در مواجه با پدیده جنگ تحمیلی چقدر توانسته‌ایم محتوای متناسب با سلایق مختلف جامعه تهیه و تولید کنیم؛ بنابراین به نظر من کمی درباره این ادعا که نهادهای رسمی می‌توانیم در همه عرصه‌ها کالای خوب تولید کنند تردید داریم.

وی ادامه داد: اساسا تجربه نشان داده است که دولت مولد خوبی نیست. دولت تنها می‌تواند با اهرم‌ها، امکانات و قدرت مالی که دارد شرایط برای تولید محتوای خوب در فضای مجازی فراهم کند. تجربه بشری نشان داده است که کارهای رسمی و دولتی کارهای فاخری نخواهد بود. همین الان مثلاً سریال‌های خانگی که خارج از چارچوب‌های رسمی صداوسیما تولید می‌شوند فارغ از مسئله کیفیت آن توانسته‌اند به‌شدت سازمان عریض و طویل صداوسیما را به چالش بکشند؛ چراکه در این تولیدات، جامعه قوت‌هایی می‌بیند که آن را در تولیدات دستگاه‌های رسمی نمی‌بیند.

معاون وزیر علوم دولت اصلاحات در ادامه با انتقاد از اعطای مأموریت صدور مجوز و نظارت بر تولیدات حوزه صوت و تصویر به صداوسیما گفت: صداوسیما در مأموریت‌های خودش هم موفق نبوده است چه برسد به اینکه بخواهد مأموریت بزرگ‌تر صدور مجوز و نظارت بر تولیدات حوزه صوت و تصویر که قطعاً از عهده او خارج است را بر عهده بگیرد.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک