شبکه های اجتماعی؛ یکی از مصادیق همبستگی مورد نظر امام(ره)

حدود ۴۶درصد ایرانیان عضو شبکه‌های اجتماعی هستند و این در حالی است که تنها ۳۲درصد جمعیت ایران بین ۱۵ تا ۲۹ سال است، یعنی دقیقاً همان‌هایی که قرار است آیندهٔ این کشور را بسازند.

عصر خبر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امام خمینی : مارشال مک لوهان مطرح کننده مفهوم «دهکده جهانی» تاریخ را به سه دوره تقسیم می‌کند، اول مرحله شفاهی یا گفتگوی رودررو که به عقیده وی سرد‌ترین نوع رسانه است. دوم اختراع دستگاه چاپ به عنوان گرم‌ترین رسانه و مرحله سوم اختراع تلویزیون به عنوان مقدمه‌ای برای تشکیل دهکده جهانی. اما جهانی شدن بیش از آنکه ملهم از اختراع تلویزیون باشد، متاثر از انقلاب ارتباطات و پس از آن انفجار اطلاعات بود. جوامع مختلف به تناسب مختصات جغرافیایی و عواملی همچون نظام‌های سیاسی حاکم و فرهنگ اجتماعی خود با شدت و ضعف‌های متفاوتی در معرض پدیده جهانی شدن قرار گرفتند. 
تحول ارتباطات و شکل گیری طبقه متوسط فرهنگیتحولات وسیع در حوزه ارتباطات در چند دهه اخیر، در ایران پس از انقلاب اسلامی موجبات شکل گیری طبقه اجتماعی جدیدی را تحت عنوان طبقه متوسط فرهنگی فراهم ساخت که خواهان حضور و نفوذ بیشتری در حوزه‌های تصمیم گیری چه در عالم سیاست و چه در وادی‌های دیگر بود. این طبقه اجتماعی همواره نقش کلیدی در سطح مشارکت بالا در انتخابات‌های مختلف و همچنین نقش تعیین کننده‌ای در نتایج آن انتخابات‌ها ایفا کرده است. 
عصر رسانه‌ها و جوامع شبکه‌ایپس به نظر می‌رسد وجود این طبقه اجتماعی مدرن از ملزومات یک نظام سیاسی دموکراتیک است و مسئولان جمهوری اسلامی باید شکرگزار و قدردان این طبقه اجتماعی باشند و برای تقویت صحیح این سرمایه اجتماعی گام‌های اساسی بردارند. باید توجه داشت که پیشرفت مدل‌های ارتباطی و توسعه روز افزون اطلاعات، موجب اثربخشی زیادی در حوزه عمومی شده است تا جایی که دنیای امروز را عصر رسانه‌ها و جوامع شبکه‌ای می‌نامند. علی الخصوص شبکه‌های اجتماعی که در حال حاضر به یکی از مولفه‌های مهم در جهت افزایش تعاملات اجتماعی که پس از انقلاب صنعتی به سردی هر چه بیشتر گرایش یافت، تبدیل شده است و حتی باعث افزایش چشمگیر مشارکت سیاسی شهروندان می‌شود. 
پایان دوران استبداد پیام و گفتگوهای یک طرفهآنچه که در ذات شبکه‌های اجتماعی نهفته است، گسترش بحث و گفتگو، تعامل و تضارب آراء میان کاربران آن است که همین امر موجب تقویت رفتار مدنی شهروندان می‌شود و این‌‌ همان پارامتری است که جامعه ایرانی شدیداً محتاج آن است. در واقع می توان گفت زمانه فعلی، پایان دوران استبداد پیام و گفتگوهای یک طرفه است و باید خواستار حضور فعال و موثر مردم در شبکه‌های اجتماعی باشیم. همان طور که رفتار سیاسی اجتماعی حضرت امام خمینی نیز بر همین اساس بوده است. کاریزمای ایشان تجمیع ارزش‌های مطلوب جامعه بود. مردم در امام اقتدارگرایی ضد آزادی نمی‌دیدند بلکه در ایشان وعده تحقق آزادی می‌دیدند و در اسلامی  که ایشان مطرح می‌کردند، سلب آزادی وجود نداشت. درگفتمان حضرت امام، اسلام خواهی مغایرتی با آزادیخواهی، عدالتخواهی و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش نداشت. این جلوه کاریزمای امام خمینی بود که سبب پیوستگی نیروهای مختلف اجتماعی می‌شد. در واقع کاریزمای امام نماد مطلوبیت‌های اجتماعی بود و از آن جا که  مطالبات گروه‌های مختلف اجتماعی را پاسخ می‌داد، زمینه ائتلاف گسترده نیروهای اجتماعی را در جریان پیروزی انقلاب میسر کرد. در واقع با تغییر و تحول در جنس ارتباطات اجتماعی می توان یکی از مصادیق همبستگی اجتماعی مورد نظر و مطلوب امام(ره) در زمانه فعلی را شبکه های اجتماعی دانست. هرچند که باید در نظر داشت آثار سوء و منفی هم بر این شبکه ها مترتب می باشد که باید مورد تحلیل قرار بگیرد.اما در حال حاضر حضور ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی برای ارئه مطلوبیت های اجتماعی مورد نظر جامعه با سختی‌هایی روبروست، چرا که برخی شبکه‌های اجتماعی تاثیرگذار در ایران فیلتر بوده و باقی آن‌ها نیز در جریان کشمکش میان نهادهای تصمیم گیر برای فیلترشدن یا نشدن قرار دارند. مساله بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد اینکه بر اساس آمار اعلام شده توسط وزارت ارتباطات، تعداد کاربران اینترنت در شش ماه نخست سال۱۳۹۲ حدود ۴۱میلیون نفر بوده است. این در حالی است که پلیس فتا (پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات) می‌گوید حدود ۸۵درصد کاربران ایرانی در اینترنت، عضو شبکه‌های اجتماعی هستند. با محاسبه‌ای ساده می‌توان گفت بر اساس آمارهای رسمی حدود ۳۵میلیون ایرانی یا به عبارتی با احتساب جمعیت ۷۷میلیونی ایران، حدود ۴۶درصد ایرانیان عضو شبکه‌های اجتماعی هستند و این در حالی است که تنها ۳۲درصد جمعیت ایران بین ۱۵ تا ۲۹ سال است، یعنی دقیقاً همان‌هایی که قرار است آیندهٔ این کشور را بسازند. پس در نتیجه مواجهه سلبی همچون فیلترینگ با خواست این قشر عظیم اجتماعی و طبقه تاثیرگذار جامعه به طور قطع پیامدهایی معکوس به دنبال دارد. 
مواجهه سلبی مسئولان به جای مدیریت ایجابیالبته نمی‌توان کتمان کرد که اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و اساساً کلیه وسایل ارتباطی مدرن، آثار سوء و منفی بالقوه‌ای دارند و زمینه برای به فعلیت درآمدن آن‌ها نیز وجود دارد و شاید مسئولان ذیربط به همین دلیل در مواجهه با این مسائل به صورت کاملاً سلبی برخورد می‌کنند، در واقع به جای پذیرفتن اصل موضوع و یافتن راهکارهای مدیریت موثر فرهنگی و ایجابی در این زمینه، به طور کلی صورت مسأله را پاک کرده و از اساس آن را نفی می‌کنند. اما قدر مسلم این شیوه برخورد صحیح نیست. 
مواجهه سلبی و نتایج معکوسرییس جمهور روحانی در نقد این رویکر می‌گوید: «فکر می‌کردیم اگر ویدئو وارد کشور می‌شد، ایمان جوان‌ها پر می‌زد. سال‌های اول انقلاب دغدغه ما این بود که مبادا یک دستگاه ویدئویی وارد کشور شود، دیدیم آمد و به همه خانه‌ها رخنه کرد و بر ایمان جوان‌هایمان اثر منفی نگذاشت. غصه دیگری شروع شد که با ماهواره چه کنیم. آمدیم و در پشت بام‌ها و بالکن‌ها با آن مبارزه کردیم. اما تاثیری نداشت. امروز ظاهراً غصه دیگری برپا شده و آن اینکه با اینترنت و جوان کاربر و ایمیل و موبایل و نسل سوم و چهارم چه کنیم. اما من به همه دوستان عرض می‌کنم که به جوان‌ها اعتماد کنیم، به نسل جوان اعتماد کنیم». همانطور که رییس جمهور به درستی اشاره کرده است، در طول زمان ثابت شده که برحورد سلبی با ورود تکنولوژِی‌های جدید ارتباطی در ایران، نتیجه کاملاً معکوس در پی داشته است. به طور مثال دولت احمدی‌نژاد حد فاصل سال‌های ۸۴ تا ۹۲ که درست زمان جان گرفتن شبکه‌های اجتماعی در ایران بود، با همین رویکرد سلبی و نفی صورت مسأله به مقابله با آن پرداخت، اما استقبال جامعه نسبت به این پدیده سیر صعودی چشمکیری داشت. به نظر می‌رسد به دلیل تمرکز تلاش دولت در جهت نفی و مقابله با این شبکه‌ها به جای پذیرش اصل آن و فرهنگ سازی جهت استفاده کاربردی مناسب، شاهد استفاده‌های بعضاً نادرست و غیراخلاقی نیز از این پدیده بودیم. اما به نظر می‌رسد دولت تدبیر و امید رویکردی معقولانه و مدبرانه با این پدیده داشته و سعی در عادی سازی و رفع ممنوعیت استفاده از شبکه‌های اجتماعی دارد. 
شبکه‌های اجتماعی و مدیریت افکار عمومیآنچه مسلم است اینکه دیر یا زود پدیده شبکه‌های اجتماعی هم به امری کاملاً عادی برای مردم تبدیل می‌شود اما چه بهترکه در این موضوع، نهادهای تصمیم گیر ابتکار عمل را به دست بگیرند و به جای نفی و انکار شبکه‌های اجتماعی، تغییر و تحولات در حوزه ارتباطات و روابط عمومی را پذیرفته و اتفاقا از آن در جهت منافع ملی وعمومی بهره جسته والبته می‌توانند از همین طریق هم افکار عمومی را مدیریت کنند. در این صورت می‌توان امید داشت که ارتباط و اعتماد بین جامعه علی الخصوص طبقه متوسط فرهنگی با حاکمیت روز به روز بیشتر و تقویت شود و آنچه مهم است اینکه باید خطرات بالقوه این شبکه‌ها را نیز با فرهنگ سازی تشریح و تبیین کرد و در جهت باز‌شناسی و تعریف کاربردی صحیح آن برای جامعه گام برداشت تا به اصل موضوع آسیبی وارد نگردد.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک