گفت‌وگو با طلبه متحصن در مقابل مجلس
روزنامه اعتماد در روز چهارشنبه 1394.7.8 گزارش و گفت‌وگویی را منتشر کرد
از یک طلبه جوان که به همراه همسر و سه فرزندش جلوی مجلس تحصن کرده‌اند تا
بلکه مانع از تصویب برجام در آنجا شوند.
ابتدا بخشی از
گفت‌وگو با این طلبه و همسرش را مرور کنیم، سپس به ذکر برخی از نکات اشاره
می‌شود:
گفت‌وگو با طلبه متحصن
چرا اینجا تحصن کرده‌اید؟
ما در اعتراض به برجام اینجاییم، زیرا معتقدیم برجام بر ضد منافع ملی کشور
است زیرا تحریم‌ها لغو نمی‌شود و فقط تعلیق می‌شود … و دیگر نمی‌توانیم
غنی‌سازی داشته باشیم.
به هر حال چه باید کرد، آیا نباید برجام را پذیرفت؟
کره شمالی در برابر تحریم‌های غرب مقاومت کرد و توانست فناوری هسته‌ای‌اش را گسترش دهد.
شما فکر نمی‌کنید توافق کردن بهتر است؟
آمریکا توان حمله به ایران را ندارد. اگر می‌توانست زودتر از این حرف‌ها
حمله می‌کرد. آمریکا الان در باتلاق عراق باقی مانده است و دیگر هوس حمله
به هیچ جا را نخواهد کرد. حرف ما این است که چرا در قطعنامه شورای امنیت
صراحتاً گفته‌اند ما نمی‌توانیم موشک‌هایی که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را
دارد داشته باشیم. چرا قبل از اینکه ما را بکشند خودمان خودمان را می‌کشیم؟
گفت‌وگو با همسر طلبه متحصن
از کی به اینجا آمدید؟
از روز دوشنبه صبح همراه همسرم که طلبه است و سه فرزندم به اینجا آمدیم تا اعتراض خود را نسبت به برجام و توافق این‌گونه نشان دهیم.
کجای این توافق را ذلت‌بار می‌دانید؟
قرار نیست هیچ‌کدام از تحریم‌ها برداشته شود، پس این همه برو بیا و مذاکره
با اروپا و آمریکا و کنار آمدن با آنها برای چه بود؟ فقط خواستند ما را
محدود کنند و جلوی پیشرفت هسته‌ای ما را بگیرند و ما را به عقب برگردانند و
هیچ کدام از تحریم‌ها را هم لغو نمی‌کنند.
از کجا آمده‌اید؟
از قم.
چند فرزند دارید؟
سه فرزند.
مدرسه می‌روند؟
بله، هر سه فرزندم مدرسه می‌روند.
فکر نمی‌کنید بهتر است فرزندانتان این ساعت مدرسه باشند؟
نه، به نظرم این مساله مهم‌تر است. به هر حال باید بچه‌ها هم از یک جایی
شروع کنند و یاد بگیرند. حضور در اینجا خودش بهترین مدرسه برای فرزندانم
است.
به مدرسه اعلام کرده‌اید که غیبت فرزندانتان به چه دلیل خواهد بود؟
نه. لزومی ندارد.
با فرزندانتان اینجا ماندن سخت نیست؟ فرزندانتان اذیت نمی‌شوند؟
چرا. اینجا بست نشستن با سه بچه قد و نیم قد خسته‌کننده و سخت است مخصوصا
اینکه بچه‌ها هم خسته می‌شوند و شروع به بهانه‌گیری و اذیت کردن می‌کنند.
نگرانی شما از برجام چیست؟
ما نگرانیم زیرا با این توافق، ما زیر سلطه آمریکا و انگلیس می‌رویم.
واکنش مردم به شما چگونه است؟
مردم با ما حرف می‌زنند و می‌گویند ما اشتباه می‌کنیم و قرار است تحریم‌ها
برداشته شود اما من می‌گویم اگر تحریم‌ها هم برداشته شود اما زیر بار ذلت
آمریکا برویم من این را قبول ندارم و به آن اعتراض خواهم کرد.
چند نکته
1- نخستین نکته اینکه نفس چنین رفتاری پسندیده است که افراد از طریق مدنی
اعتراضات خود را منعکس کنند. البته مشروط بر اینکه چنین حقی را برای همه
مردم به رسمیت بشناسیم، نه اینکه فقط برخی از معترضین خاص از چنین حقی
برخوردار باشند و دیگران نه.
2- نکته مهم ماجرا، آوردن سه کودک به قول مادرشان قد و نیم قد در میدانی
است که اصولا آنان هیچ آگاهی و آشنایی با مساله ندارند و زیر سن تکلیف و
قانونی هستند. حتی آنان را در وضعیت خسته‌کننده قرار داده‌اند و از همه
بدتر اینکه آنان را از مدرسه انداخته‌اند، و به مدرسه نیز علت غیبت را
نگفته‌اند. مسئولیت وزارت آموزش و پرورش در این زمینه غیرقابل انکار است.
ضمن اینکه اگرچه این کار را نمی‌توان جرم دانست، ولی به لحاظ اخلاقی ایراد
دارد؛ و نقض حقوق کودکان است. متاسفانه ماهیت اعتراض هم از همین منطق تبعیت
می‌کند و یک نفر با خانواده خود می‌خواهد برای همه مردم خط‌مشی تعیین کند.
3- ایراداتی که در متن گفت‌وگو دیده می‌شود از هر چیز دیگری خطرناک‌تر است.
وقتی که ایران را با کره‌شمالی مقایسه می‌کند، توجه ندارد که ایران و مقام
معظم رهبری همواره اقدام برای تولید سلاح هسته‌ای را نفی و حتی خلاف شرع
دانسته‌اند، حال چگونه یک طلبه جوان، هیچ توجهی به این مساله ندارد و ایران
را با کره‌شمالی مقایسه می‌کند. ولی مشکل بعدی این است که آمریکا برای
کشتن کره‌ای‌ها نیازی به حمله نظامی ندارد و با تحریم اهداف خود را پیش
برده است و صدها هزار نفر بر اثر سیاست‌های خودخواهانه رژیم کره‌شمالی در
این کشور از قحطی تلف شده‌اند، البته گروه حاکم آنجا تنها افراد چاق و چله
کره شمالی هستند که اضافه وزن دارند.
اشتباهات دیگر وی این است که موضوع قطعنامه اخیر شورای امنیت را با برجام
خلط کرده است، در حالی که مقامات رسمی کشورمان بارها در این باره توضیح
داده‌اند.
4- جالب این است که همسر این طلبه متحصن، صادقانه توضیح می‌دهد که مردم با
آنان حرف می‌زنند و برداشت آنان را اشتباه می‌دانند، ولی به‌جای آنکه از
این اشتباه درآیند، همچنان برای کودکان بی‌گناه خود که باید در حال تحصیل و
تفریح باشند، مشکل‌آفرینی کرده و آنان را در آنجا در کنار خود نگه
داشته‌اند. در حالی که می‌توانستند آنان را نزد اقوام و آشنایان بگذارند و
خودشان به تنهایی آنجا بروند. این نحوه استفاده از کودکان در اصل با
رفتارهای دیگری که با کودکان می‌شود و هر روز در خیابان‌های شهر شاهد آن
هستیم تفاوت چندانی نمی‌کند. این زن و شوهر متحصن هیچگاه فکر نکردند که اگر
موافقان توافق نیز بخواهند مثل آنان رفتار کنند، جلوی مجلس صدها هزار یا
میلیون‌ها نفر جمع می‌شدند و امور شهر مختل می‌شد؟ آیا برای مخالفان برجام
مشاهده همین وضعیت، کفایت نمی‌کند که دست از مخالفت از موضع خود
مردم‌پنداری بردارند؟
5- مهم‌ترین مشکل نگاه فرد متحصن و نیز سایر مخالفان در این گزاره است که
اعتقاد دارند؛ این توافق ایران را زیر سلطه آمریکا و انگلیس می‌برد. فرض
کنیم که چنین ادعایی درست باشد، آیا ممکن است رسیدگی غیرمشروط به آن از سوی
رهبری نظام به مجلس یا هر نهاد دیگر واگذار شود؟ به عبارت دیگر چگونه ممکن
است که اجازه داده شود مجلس یا دولت مصوبه و توافقی را تایید کنند و اجازه
اجرایی شدن آن را بدهند، در حالی که نتیجه آن به زیر سلطه آمریکا و انگلیس
رفتن باشد؟ اگر کسی چنین چیزی را ممکن می‌داند، پس معلوم است که با
اولویت‌های رهبری و نحوه مدیریت ایشان مطلقا آشنایی ندارند. وقتی که ایشان
رسیدگی به مساله‌ای را به نهادی چون مجلس ارجاع می‌دهند، به این معناست که
تصویب یا رد آن از حیث جهت‌گیری‌های کلی نظام و مورد نظر ایشان حل شده است،
و الا اگر تصویب برجام به معنای سلطه بیگانه باشد، هیچگاه دست هیچ نهادی
برای تصویب آن باز نخواهد بود. اگر مخالفان فقط به همین یک نکته توجه
می‌کردند، حتما دست از مخالفت غیرمنطقی خود برمی‌داشتند.
