قطار مد در ريل فرهنگ و زمان

همه چيز به روز تغيير مي‌كند از آرايش مو گرفته تا رنگ لباس به روز حركت نكني «دمده» اي و از قطار «مد» جا مانده.

دستار مردان، چارقدزنان، كشف حجاب رضا خاني، كلاه شاپو، روسري‌هاي جيغ و بنفش… ،كافي است نيم‌نگاهي به قرن اخير داشته باشيد تا متوجه شويد لباس و ظاهر مردمان ايران كه هر گوشه‌اي از آن به رنگي و پوششي بوده‌اند، در اين عصر «جهان وندي» شاهد چه دگرگوني‌هايي بوده است.

«لباس» همان خانه اول است كه انسان در آن سكونت دارد همان طور كه امروز از گرامافون و حوض و باغچه در خانه‌ها خبري نيست ديگر نمي‌توان انتظار داشت مردان هم سر خود را لاي دستار بپيچند و زنان با لباس‌هاي پرچين و شكن در محافل ظاهر شوند. همه چيز به روز تغيير مي‌كند از آرايش مو گرفته تا رنگ لباس به روز حركت نكني «دمده» اي و از قطار «مد» جا مانده.

مد در قاب تاريخ

كاش مي‌شد ثانيه‌هاي زمان به عقب باز مي‌گشت و خود را در آينه گذشته به نظاره نشست. حالا كه اين چرخيدن معكوس ممكن نيست حداقل بنشينيد و آلبوم‌هاي خاك خورده قديمي را ورق بزنيد. مطمئن باشيد كلي ذوق‌زده خواهيد شد وقتي كه شلوار گشاد مردان، موهاي چتري و دامن‌هاي چين‌دار قديمي را ببينيد. اما در اين ميان عكس‌هايي وجود دارد كه عمر آلبوم شما به قدمت آنها قد نمي‌دهد! اين را هم بايد گفت كه در ايران ما مردها پيشگام مدگرايي بودند، تنها به اين دليل ساده كه زنان در اندروني بودند و مجالي براي بروز در عرصه‌هاي عمومي نداشتند.

برخي تاريخچه مد در ايران را از دربار قاجار‌ها مي‌دانند. با اين همه بسياري ورود رسمي مد به ايران را سال 1321 مي‌دانند. هنگامي كه بانو زينت جهانشاه به همراه همسرش از فرنگ به ايران بازگشت و پس از چندي خياطخانه را در تهران افتتاح كرد و تجارب رنگي خود را از فرنگ، جامه عمل پوشاند. او براي گام نخست يك نمايش مد لباس برپا كرد تا اعيان را شيفته محصولات خود كند كه البته زنان هم سخت شيفته لباس‌هاي دوخته شده وي شدند. از اين پس پوشش و تبعيت مد رنگ رسمي به خود گرفت كه ادامه آن را مي‌توانيد در آلبوم‌هاي خود ورق بزنيد. به طور مثال از موهاي بلند غيرمرسوم متدوال جامعه ايراني تا خط ريش‌هاي بلند و بلوزها و پيراهن‌هاي تنگ چسبان و شلوارهاي تنگ با پاچه‌هاي گشاد و يقه‌هاي باز تا زنجير فلزي روي سينه و كفش‌هاي چرم لژدار؛ نسلي كه خاطراتش را با سبك موسيقي‌هاي «كانتري» و «پاپ» و «راك» تجربه مي‌كند.

مدگرايي!

چرا ناگهان ذائقه پوشش جمعي تغيير مي‌كند؟ البته اين تغيير هم عمري چندان ندارد چون جايش را به مد ديگري مي‌دهد. برخي از جامعه‌شناسان نابرابري‌هاي اجتماعي را منشا مدگرايي مي‌دانند. يك جامعه‌شناس غربي به نام «اسپنسر» بر اين باور است كه «مد بر عكس تشريفات موجب رقابت بين اشخاص طبقات بالاتر مي‌شود و در واقع نوعي تقليد ناشي از رقابت است نه تقليد ناشي از پسند و ستايش.» روانشناسان نيز براي پديده مد عواملي همچون؛ تنوع طلبي و نوگرايي، مدگرايي و همانندسازي، رقابت و چشم و همچشمي با ديگران، مدگرايي و التزام ناشي از دوستي، مدگرايي و جلب توجه ديگران، مدگرايي و تشخيص طلبي را عنوان مي‌كنند.

براي اين كه يك رفتار يا پوشش به يك مد فراگير بدل شود بايد از پيچ و خم پنچ مرحله سر به سلامت بيرون آورد؛ آفرينش، معرفي مد، تبليغ مد، توليد انبوه و تقاضاي مد جديد. در جامعه‌شناسي، به رفتار جمعي نوظهوري كه به قدر رسم اجتماعي تثبيت نشده باشد، مد اجتماعي مي‌گويند. حسين نوري‌نيا، مدرس دانشگاه و پژوهشگر اجتماعي بر اين باور است كه مد در دنياي جديد فقط يك «رفتار جمعي» نيست. او مي‌گويد: «ممكن است در كشورهاي توسعه نيافته در قالب رفتار جمعي بروز كند اما در دنياي مدرن يك امر اجتماعي چندوجهي است كه مي‌توان وجهه‌هاي آن را چنين برشمرد؛ مد به عنوان يك صنعت، به عنوان هنر و در نهايت به مثابه يك رفتار جمعي.»

اين استاد دانشگاه در توضيح مطلب مي‌افزايد: به طور مثال در حوزه پوشاك، از آنجا كه مد مجموعه‌اي از تخصص‌ها مانند طراح، سازنده، عكاس و رسانه را به خدمت مي‌گيرد، تا به مرحله توليد برسد، يك صنعت محسوب مي‌شود. از طرف ديگر چون با خلاقيت، نوآوري و زيباشناختي همراه است و بسياري آن را از زاويه زيباشناختي نقد و بررسي مي‌كنند، يك هنر است و دست آخر اين كه چون نمود اجتماعي دارد رفتار است. هر چند مد يك رفتار جمعي طولاني مدت نيست، هر اندازه مد پرشور و شديد باشد مانند جنون بروز پيدا مي‌كند و از پايداري كمتري برخوردار است؛ برخلاف مناسك و رسوم كه طي چند نسل دوام دارد.

نوري‌نيا درباره نحوه فراگير شدن مد مي‌گويد: مد به عنوان يك رفتار اجتماعي بيشتر مبتني بر واكنش‌هاي رواني است يعني مركب از يكسري دايره كه مد در دايره مركزي خلق و از آنجا ترويج پيدا مي‌كند كه در اين راستا واكنش دايره‌هاي ديگر را به خود جلب مي‌كند. از اين روي ما با واكنش‌هاي متجانس در يك قشر خاص روبه‌رو خواهيم شد. وي تاكيد مي‌كند البته برخي از مدها مربوط به قشرهاي خاصي هستند يعني در خود همان گروه دوران مي‌يابد مانند مدل برخي از موها كه آن قدر اين مد شديد است كه تمام اقشار جامعه حاضر نيستند به آن عمل كنند. اما برخي از مدها اين قابليت را دارند كه علاوه بر آن كه در خود دوران دارند در باقي دايره‌ها تسري يابد و اين مرتبط با ميزان هنجارشكني است كه مد دارد. حتي گاهي رنگ لباس تعرض به هنجار است. اما اگر اين تعرض هنجار شدت نداشته باشد مي‌تواند مانند سونامي تمام جامعه را دربرگيرد. هر اندازه ميران هنجارشكني آن شديدتر باشد دربرگيري آن محدودتر خواهد بود.

خوب يا بد!

اين نيز همچون ديگر رفتارها، افراط و تفريطش هيچ خوب نيست. حتي گاهي برخي از پوشش‌ها كه به صورت مد درآمده است مستلزم داشتن نوعي اندام خاص است كه برخي بي تامل به كوچك يا بزرگ كردن سايز بدن خود روي مي‌آورند. با اين همه مد جنبه مثبت هم دارد چه آن كه روانشناسان ايجاد نشاط و شادابي، بيرون آمدن از كسالت و يكنواختي و ارضاي هيجان‌ها را از پيامدهاي مثبت مد ذكر كرده‌اند. اما متكي شدن شديد فرد به ديگران حتي در تعيين افكار و اعمال، تاثيرپذيري ازگروه‌هاي مختلف و خدشه‌دار شدن هويت فردي روي ديگر منفي مدگرايي است. اين را هم نبايد فراموش كرد هنگامي كه مد با ارزش‌ها و سنت‌هاي پذيرفته شده جامعه در تقابل قرار گيرد موجب تنش خواهد شد.

سامان عابري / جام‌جم

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک